معنی حرب کردن - جستجوی لغت در جدول جو
حرب کردن
(سِ تَ دَ)
جنگیدن. جنگ کردن
ادامه...
جنگیدن. جنگ کردن
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
زدن، دریدن شکافتن: جامه را دریدن شکافتن، زدن
ادامه...
زدن، دریدن شکافتن: جامه را دریدن شکافتن، زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر طرب کردن
طرب کردن
شادی کردن شادی کردن خوشحالی نمودن فریبیدن
ادامه...
شادی کردن شادی کردن خوشحالی نمودن فریبیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
((ضَ کَ دَ))
دریدن، شکافتن، انجام دادن عمل ضرب
ادامه...
دریدن، شکافتن، انجام دادن عمل ضرب
فرهنگ فارسی معین
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
بس شمردن
ادامه...
بس شمردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر چرب کردن
چرب کردن
Grease
ادامه...
Grease
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
Multiply
ادامه...
Multiply
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر چرب کردن
چرب کردن
چَرب کَردَن
graisser
ادامه...
graisser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
multiplier
ادامه...
multiplier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر چرب کردن
چرب کردن
چَرب کَردَن
तेल लगाना
ادامه...
तेल लगाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
multiplicar
ادامه...
multiplicar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
mengalikan
ادامه...
mengalikan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر چرب کردن
چرب کردن
چَرب کَردَن
melumas
ادامه...
melumas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر چرب کردن
چرب کردن
چَرب کَردَن
ทาไขมัน
ادامه...
ทาไขมัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
गुणा करना
ادامه...
गुणा करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
vermenigvuldigen
ادامه...
vermenigvuldigen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر چرب کردن
چرب کردن
چَرب کَردَن
invetten
ادامه...
invetten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر چرب کردن
چرب کردن
چَرب کَردَن
למרוח שומן
ادامه...
למרוח שומן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
להכפיל
ادامه...
להכפיל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
곱하다
ادامه...
곱하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
multiplicar
ادامه...
multiplicar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر چرب کردن
چرب کردن
چَرب کَردَن
engrasar
ادامه...
engrasar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
moltiplicare
ادامه...
moltiplicare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر چرب کردن
چرب کردن
چَرب کَردَن
ungere
ادامه...
ungere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر چرب کردن
چرب کردن
چَرب کَردَن
untar
ادامه...
untar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر چرب کردن
چرب کردن
چَرب کَردَن
涂抹油脂
ادامه...
涂抹油脂
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
mnożyć
ادامه...
mnożyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر چرب کردن
چرب کردن
چَرب کَردَن
smarować
ادامه...
smarować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
множити
ادامه...
множити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر چرب کردن
چرب کردن
چَرب کَردَن
змащувати
ادامه...
змащувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
multiplizieren
ادامه...
multiplizieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر چرب کردن
چرب کردن
چَرب کَردَن
einfetten
ادامه...
einfetten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
умножать
ادامه...
умножать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر چرب کردن
چرب کردن
چَرب کَردَن
смазывать
ادامه...
смазывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر ضرب کردن
ضرب کردن
ضَرب کَردَن
乘
ادامه...
乘
دیکشنری فارسی به چینی